۲۹ دی ۱۴۰۱ - ۱۵:۴۷

اینترنت و افشاگری در پرونده «لوینسکی‌گیت»

ماجرای رسوایی بیل کلینتون که با الفاظی مثل مونیکاگیت و لویسنکی‌گیت به آن اشاره می‌شود، تا استیضاح رییس‌جمهوری وقت امریکا پیش رفت و سرانجام با تبرئه او و بقا در مقام ریاست‌جمهوری فروکش کرد.
کد خبر: ۶۶۶۵۰

بیل کلینتون

افشاگری در اینترنت با ماجرای رسوایی بیل کلینتون و البته حمله به یکی از معتبرترین مجلات دنیا شروع شد. اوایل سال ۱۹۹۸ بود که مت دراج در سایتش دراج‌ریپورت از این ماجرا نوشت و طعنه‌ای هم به مطبوعات جریان اصلی زد. او از سال ۱۹۹۵ مطالبی از حواشی زندگی بازیگران مشهور هالیوود و شایعاتی که درباره آنان وجود داشت تهیه می‌کرد و از طریق ایمیل برای مشترکانش - که ماهی ۱۰ دلار به او پرداخت می‌کردند - می‌فرستاد. شغل اصلی‌اش فروشندگی در یکی از فروشگاه‌های بزرگ هالیوود بود و در همان فروشگاه هم شایعات پراکنده را می‌شنید و با کمی دستکاری به خبر تبدیل می‌کرد. بعدتر به گروهی از جمهوری‌خواهان امریکا - که مصمم به سرنگونی کلینتون بودند - نزدیک شد و به کمک آنان وبسایت دراج‌ریپورت را راه‌اندازی کرد و مخاطبان بیشتری را به سمت خود کشید. مخاطبانش از چند دَه نفر به گروه بزرگ‌تری از امریکایی‌ها تغییر کرد اما تا زمستان ۱۹۹۸ در حاشیه جریان خبرنویسی و اطلاع‌رسانی دست‌وپا می‌زد. تا اینکه ژانویه آن سال در چنین روزی، با این تیتر از ماجرای رسوایی بیل کلینتون و مونیکا لوینسکی نوشت: «نیوزویک داستان کارآموز بیست‌وسه ساله کاخ سفید و رابطه‌اش با رییس‌جمهوری را مخفی کرد.»

کاخ سفید ابتدا به موضوع بی‌اعتنایی کرد (یا وانمود کرد که آن را جدی نگرفته است) اما بعد که ماجرا بالا گرفت و گزارش دراج‌ریپورت سروصدای زیادی به پا کرد، مجبور به تکذیب شد. چند روز بعد، نشریات مهمی مثل واشنگتن‌پست نیز از رسوایی در کاخ سفید نوشتند و در کمتر از یک هفته آن را به مهم‌ترین خبر کشورشان تبدیل کردند. چنان که می‌دانیم ماجرای رسوایی بیل کلینتون که با الفاظی مثل مونیکاگیت و لویسنکی‌گیت به آن اشاره می‌شود، تا استیضاح رییس‌جمهوری وقت امریکا پیش رفت و سرانجام با تبرئه او و بقا در مقام ریاست‌جمهوری فروکش کرد. (بعد از ماجرای واترگیت در سال ۱۹۷۲ از پسوند گیت برای بسیاری از افشاگری‌های بزرگ استفاده می‌کنند.)

بیشتر کارشناسان روی ماجرای ارتباط بیل کلینتون و مونیکا لوینسکی متمرکز شدند اما برخی‌ها اتفاق مهم‌تر، یعنی انقلاب در انتشار اخبار را به چشم می‌دیدند.  گزارش دراج‌ریپورت هم فصلی مهم در تاریخ اینترنت شد و هم گوشه‌ای از قدرت و نفوذ و تاثیر این ابزار جدید را به همه نشان داد. (بعد از این گزارش و جنجال‌هایی همراه آن بود که کاخ سفید نخستین وبسایت خودش را راه انداخت و تقریبا همزمان سایت مووآن نیز شروع به کار کرد.) اما نباید ناگفته گذاشت که آنچه راسل درباره دراج‌ریپورت گفته بود، نه تحسین و تمجید از گزارشی افشاگرانه که فقط اشاره به تغییری بزرگ بود. از نظر بسیاری از اهل فن، گزارش‌های دراج هر چه بودند، ژورنالیسم محسوب نمی‌شدند. چه آنکه او هم در روایت ماجرای بیل کلینتون و هم در گزارش‌هایی که پیش و پس از آن نوشت، مجموعه‌ای از اطلاعات نادرست و تحریف‌شده را کنار آنچه واقعا روی داده بود می‌گذاشت و بر خلاف مطبوعات قدیمی و اصیل، پایبندی چندانی به درست‌نویسی و صحت اطلاعات نداشت.

شایعات را - که بیشترشان ساخته دشمنی‌های شخصی یا سیاسی و بازی‌های پشت‌ پرده بودند - همچون واقعیت‌های قطعی به خوانندگانش منتقل می‌کرد و معمولا برای جذاب‌ترکردن مطالبش از تخیل نیز کمک می‌گرفت. زمانی که فشارها روی او و سایتش زیاد شد، دست به ضد حمله زد و نوشت: «شما در این کشور برای گزارش‌دادن نیازی به مجوز ندارید. ما متمم اول قانون اساسی را برای آزادی بیان داریم. در آینده ۳۰۰ میلیون گزارشگر با وبسایت و ایمیل خواهیم داشت. من مشتاقانه منتظر آن روز هستم و فکر می‌کنم که انحصار در ارائه اخبار واقعا خیلی کارها را خراب می‌کند.»

او درباره خطر انحصار اخبار درست می‌گفت اما ایرادی که در کار او و امثال او بود با توسعه اینترنت و ظهور شبکه‌های اجتماعی به تهدیدی بزرگ برای «حقیقت» تبدیل شد.


بیشتر بخوانید

 

منبع : اعتماد

ارسال نظرات
انتشار نظرات حاوی توهین، افترا و نوشته شده با حروف (فینگلیش) ممکن نیست.
گزارش خطا